این یک داستان واقعی است!
من یه افتخاری که تو زندگیم دارم اینه که تو عمرم جوراب نشستم!
یه جفت جوراب میخرم اونارو پام میکنم بعد از سه چهار ماه جوراب ها در اثر پوسیدگی به صورت تکه تکه از پاهام جدا میشن سپس یه جفت دیگه میخرم!!!!!
به علت پر شدن ظرفیت حلق افتخارم تو دماغتون!
کیا مثل من قبول دارن سنا بانو {ستایش}
تو ستایش ۲ اصلا بهش نمیاد یه مادر چهل و
خورده ای ساله باشه!!!!!!!!!
امروز رفتم بازار لپ تاب بگیرم
.
.
هیچی دیگه پولم نرسید
تی تاب گرفتم .
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت